مراسم عزاداری علی اصغر
روز جمعه مراسم شیرخوارگان علی اصغر بود من کلی ذوق میکردم نیکی منم شیرخواره است میتونم ببرمش تو مراسم لباس سبز بپوشونم با کلی دنگ و فنگ رفتیم مراسم خونه یکی از همسایگان قدیمی موقع خوندن دعا لباسش رو تنش کردم ولی اونقدر جیغ زد لباس رو از تنش درآوردم هم خوابش میومد هم اصلا دوست نداره چیزی رو سر و تنش اضافه باشه نه گل سری نه سربندی نه چیز دیگه ای خیلی دوست داشتم همه بچه های اونجا رو جمع کنم با این لباس عکس بندازم ولی نشد ایشاله سال دیگه ببینیم این نیکی ما سر به راه میشه یا همینجور میخواد غلدر بازی کنه
نویسنده :
آرزو
8:06